اخلاق امدادگری
⚙️«به مناسبت برگزاری همایش ملی اخلاق امدادگری»⚙️
قطعا امدادگری و کمک به نیازمندان در هر عرصه ای که باشد خدمتی است خداگونه و آن را نمی توان با هیچ کار خیر و صوابی دیگر مقایسه کرد. آنچه که یک امدادگر را تشویق می کند تا خودش را به آب و آتش بزند و با خطر و ریسک روبرو شود تا نجات جان یک انسان را سبب شود قطعا به مراتب بیش از آن چیزی است که بشود آن را با چرتکه و ماشین حساب محاسبه کرد. آنجا که خداوند متعال در سوره مائده آیه 32 می فرماید نجات یک انسان نجات همه بشریت است و این ارزش واقعی امدادگری را در تعالیم دینی نیز بیان می کند. از طرفی این روحیه داوطلبی به حدی ایجاد شوق وانگیزه می کند که در هر بحرانی که در سرزمین ایران مان رخ می دهد همه ی مردم از کوچک و بزرگ برای کمک و امدادگری شتابان می شوند. هلال احمر ، سازمان های مردم نهاد ، کمیته امداد، مساجد و گروه های خانوادگی و محلی همه و همه به فکر جمع آوری مشارکت های مردمی هستند. آنها که حدی بیش از بقیه به دانش مدیریت بحران آگاه هستند می دانند که هر کمکی قابل جمع آوری و ارسال به منطقه آسیب زده نیست چرا که تجارب قبلی بارها و بارها ثابت کرده که بسیاری از کمک های مردمی ارسالی به منطقه بحران زده، به دلیل عدم نیاز جامعه آسیب دیده، هدر می شود و نیت اهدا کننده آنگونه که او دوست دارد به سرانجام نخواهد رسید و اینجا آن پرسش و سوال اساسی است که امدادگری و خدمات داوطلبانه چگونه باید صورت پذیرد که هم رضایت فرد داوطلب ایجاد شود و هم خدمتی که در راه کمک به هموطنان ارائه می شود آنگونه که مورد نیاز است انجام گیرد. بعضا این روحیه داوطلبی و امدادرسانی داوطلبانه مسیر مدیریت بحران را دچار موانع متعدد می کند. در چند روز گذشته که دختری در شیراز جان خود را در سقوط از یک مجتمع تجاری از دست داد دیدیم که چگونه سخنگوی آتش نشانی از وجود ازدحام جمعیت که مانع استقرار تشک نجات شد سخن گفت و یا همین ازدحام جمعیت را که بعضا شاید روحیه کمک رسانی و نگرانی مردم از حادثه رخ داده می توان عنوان کرد، در حادثه پلاسکو چقدر مانع بزرگی برای امداد رسانی بود! خلاصه کلام این است که امدادگری و داوطلبی از آنجا که با فرهنگ ملی و میهنی ما خیلی عجین است و این باعث می شود که موج زیادی از هموطنان در هر بحرانی روی به خدمت رسانی بیاورند، بایستی حتما در چهارچوب درستی باشد. شاید آن چهارچوبی که مدت هاست گروه های مختلف به دنبال آن هستند تا داوطلبان را در مسیر درست امدادگری هدایت کنند و از هدر رفت منابع جلوگیری کنند چیزی شبیه اخلاق امدادگری باشد. در هر حال تمام چهارچوب های اجتماعی و فرهنگی ما در نهایت به اخلاق ختم می شود. وقتی گردشگران خارجی از سفر خودشان از ایران می نویسند، باز از اخلاق می گویند، وقتی جامعه شناسان از فرهنگ مردم می نویسند باز از اخلاق می نویسند، وقتی تمامی ادیان الهی از رسم و رسومات مختلف آیینی و مذهبی خود نام می برند در نهایت قرار است به اخلاق ختم شود و شاید اخلاق امدادگری بایدها و نبایدهایی باشد که داوطلبان و امدادگران ما بایستی بیاموزند تا در فرآیند مدیریت بحران آنگونه که باید بتوانند مثمر ثمر باشند. اگر اخلاق امدادگری در جامعه ایرانی تبیین شود شاهد خواهیم بود که وقتی آمبولانس امدادی آژیرکشان در اتوبان های تهران در ترافیک سنگین در حرکت است، دیگر هیچ خودرویی از عبور آمبولانس سواستفاده نخواهد کرد. با ترویج اخلاق امدادگری شاهد این خواهیم بود که هر زمان اگر شخصی با هر دلیلی در برج و بارویی برای برای خودکشی آماده شود، دیگر هیچ ایرانی با دوربین هوشمند برای فیلم برداری و تماشای این هیجان منفی مانع حضور آتشنشانان نخواهد بود. دیگر هیچ ترافیک بیهوده ای برای دیدن تصادف رانندگی ایجاد نمی شود تا مانع از حضور بهنگام نیروهای خدوم اورژانس باشد چرا که به یقین ثابت شده است فرهنگ ایرانی عجین در روحیه امدادگری و خدمت داوطلبانه به آسیب دیدگان است و قطعا هیچ ایرانی نمی خواهد با گرفتن فیلم و تماشا کردن حادثه و … مانع حضور امدادگران و مامورین در صحنه حادثه باشد. اخلاق امدادگری بایستی مولفه های مختلفی داشته باشد که یکی از آن مولفه ها آگاهی و دانایی است. دانایی با آموزش و ترویج وفرهنگ سازی حاصل می شود. باید آموزش داد، باید فریاد کشید ، باید آگاه کرد تا مردم بدانند که اگر حادثه ای مثل خلازیر رخ داد، همین که در خانه بنشینیم و در صحنه حادثه جمع نشویم این بزرگترین خدمت به آسیب دیدگان هموطن ماست. و آنجا که لازم باشد داوطلبی در صحنه حادثه حاضر شود نیز با آموزش و ایجاد دانایی و تبیین اخلاق امدادگری حاصل می شود. باید آموزش داد. باید تمرین کرد. باید مانور برگزار نمود. باید انقدر تکرار کرد تا همه با هم بیاموزیم که برای آبادانی ایران عزیز و کمک به مهار بحران های ایجاد شده، باید در کنار هم باشیم. در کنار هم بودنی که سراسر دانایی و آگاهی را دربر داشته باشد و بدانیم آنجا که نیاز به حضورمان است بایستی در زیر پرچم هلال احمر یا هر سازمان مردم نهاد سازمان دهی شده ای خدمت کنیم و آنجا که بایستی برای نجات جان هموطنانمان فقط دعا کنیم از حضور در صحنه حادثه خودداری کرده و در خانه دست به دامان خدای متعال شویم. خلاصه بگویم که اگر اخلاق را در همه ی عرصه های فردی و اجتماعی مان دخیل کنیم دیگر شاهد وقوع حادثه خلازیر و کرمانشاه نخواهیم بود. به امید خدا …..
حامد حقی
مدیرعامل سازمان مردم نهاد موسسه مقاوم سازی و بهسازی لرزه ای ایران