رئیس جمهور دولت چهاردهم پس از گمانه زنی های بسیار و اخذ تایید وزرا و هیئت دولت از مقامات بالاتر، بالاخره لیست اعضای پیشنهادی هیئت دولت چهاردهم را ارائه کرد و مجلس انقلابی هم همراه تر از همیشه به همه ی گزینه های وزارتخانه ها جواب آری داد. اینکه بخواهیم همه ی لیست وزرا را بررسی کنیم و نظر دهیم قطعا نه در تخصص ماست و نه در رسالت ماهنامه شهرسازی روی خط زلزله ولی لازم است به چند مورد به صورت مختصر وکوتاه بپردازیم.
1- وقتی از تاب آوری شهری حرف می زنیم ، عناصر مختلفی را در نظر می گیریم که یکی از مهمترین این عناصر اقتصاد است. وقتی اقتصاد کشور درست باشد و مردم توان مالی مناسبی داشته باشند ، آنوقت می توان حرف از تاب آوری زد. تاب آوری جز با مشارکت همگانی مردم به دست نمی آید و تاب آوری چیزی نیست جز بر پایه ی اقتصاد. اقتصاد هم وابسته به نفت و انرژی است. آب و برق و انرژی های نو مثل انرژی خورشیدی و انرژی بادی و … همه پیش نیاز یک اقتصاد پویا هستند.اقتصاد پویا یعنی چرخه ی صنعت و معدن کشور مدام در حال رشد و توسعه باشد، کارخانه ها فعال باشند، نرخ بیکاری کاهش یابد، مردم دغدغه ی نان شب و اجاره مسکن نداشته باشند، تبعیض طبقاتی نباشد و مردم بتوانند در تاب آوری شهری و روستایی مشارکت فعال داشته باشند. هیچ کسی دوست ندارد در خانه ی غیراستاندارد زندگی کند و جان خودش و فرزندانش را به خطر بیاندازد و این نیازمند توان اقتصادی است. یعنی فعالیت درست وزارت صنعت ، معدن، تجارت، وزارت نفت ، وزارت نیرو، وزارت تعاون و رفاه اجتماعی، بانک مرکزی و … بسیار مهم است.
2- کشور دچار بحران آب است. کشوری که هزاران سال با قنات و کاریز بحران های آبی را پشت سر گذاشته ، امروز با سوتدبیر مدیران جمهوری اسلامی، دچار بحران آب است. با ساخت سدهای بسیار، حفاری چاه های مجاز و غیر مجاز به بهانه ی خودکفایی در کشاورزی، با ضعف در دیپلماسی بین المللی کشور در مرز افغانستان و ترکیه، کشور منابع آبی خود را از دست داده است. امروز سیستان و بلوچستان گرفتار دشمنی دولت طالبان است و ترکیه با سدسازی های خود بزودی شرق کشور را دچار خسران شدید آبی خواهد کرد. ما نیز در چهل سال گذشته منابع آبی و سفره های زیر زمینی مان را به حدی از دست دادیم که امروز علاوه بر بحران آب ، دچار فرونشست زمین هم می باشیم. صنایع مختلف فولاد و سرامیک در اصفهان و یزد ، بحران آب شهرهای کویری را به حد بی نهایت رسانده اند و حل این بحران ها یعنی حذف بسیاری از سدها و جابجایی بسیاری از صنایع و جلوگیری از فعالیت چاه های مجاز و غیر مجاز و در این مسیر وزارت امور خارجه، وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت صنعت، معدن و تجارت سهم بسزایی در مدیریت منابع آبی کشور دارند و این هشدار جدی است که اگر باهمین فرمان ادامه دهیم شاید بیست سال آینده با جنگ آب در کشور و خالی شدن بسیاری از شهر ها و روستاهایمان روبرو شویم.
3- از تاب آوری گفتیم و پایه تاب آوری هم اقتصاد است. کشوری که سابقه ی تمدنی چندهزار ساله دارد، براحتی می تواند از میراث فرهنگی و گردشگری خود اقتصاد جند نسل فعلی و آینده ی خود را تامین کند. اینکه امروز همه ی عناصر اثرگذار در دولت و نظام علیه ی فرهنگ ملی و باستانی هستند و آن را در تقابل با فرهنگ اسلامی می دانند، تفکر اشتباه و شیوه ی غلطی است که ناشی از جهالت و تندروی های داعش گونه برخی از مسوولین در این چهار دهه است و ایران جز با تکیه بر میراث فرهنگی و گردشگری نمی تواند از این تحریم های ظالمانه استکبار و وابستگی به اقتصاد نفتی رهایی یابد. بایستی بر این فرهنگ غنی تکیه کرد. به این تخت جمشید و پاسارگاد و آثار تاریخی هزاران ساله کشور توجه کرد و از تخریب و نابودی آنها جلوگیری کرد و با برنامه ریزی درست ضمن حفاظت از این میراث گرانبها، برنامه ی گردشگری را جایگزین برنامه های اقتصاد نفتی کرد و قطعا هیچ تحریمی نمی تواند جلوی اقتصاد گردشگری را بگیرد.قطعا انتخاب مناسب وزیر میراث فرهنگی و گردشگری می تواند ایران را به مسیر درست فرهنگ و اقتصاد هدایت کرد که البته از ظاهر امر پیداست که همچنان در این موضوع دچار عقب افتادگی اندیشه و جهالت هستیم.
4- و اما وزارت راه و شهرسازی که مهمترین دستگاه و ارگان دولتی شهرسازی است. شهرسازی باز هم بدون اقتصاد بی معنی است. شهرک های صنعتی که گرداننده ی بخشی از صنعت و اقتصاد هستند در این وزارت خانه برنامه ریزی می شوند.هر شهرک صنعتی یعنی ساخت شهری جدید و شهر جدید هم نیازمند راه و ترابری و خطوط آب و برق و انرژی و … است. وقتی از شهرسازی صحبت می کنیم نیازمند شبکه ی بهداشت هستیم. نیازمند آتشنشانی ، نیازمند مخابرات و اینترنت و … و شاید همه ی تمدن یک کشور در این وزارتخانه برنامه ریزی می شود. وقتی نقشه های تفضیلی و توسعه ای طراحی و تصویب می شوند، حتا زمین های کشاورزی و پادگان ها و ساختمان های پتروشیمی و پالایشگاه ها و سد و نیروگاه ها هم در این برنامه ها دیده می شوند و این یعنی وقتی صحبت از شهرسازی روی خط زلزله است یعنی هیچ دستگاه و وزارت خانه ای نمی تواند مستقل فعالیت کند. و در این راستا بر خلاف سایر پیشنهادات هیئت وزرا، انتخاب خانم دکتر فرزانه صادق را برای تصدی وزارت راه و شهرسازی بسیار میمون می دانم . دکتر فرزانه صادق مالواجرد عمر خود را در وزارت راه و شهرسازی گذاشته است و تجربه ی خوبی در این وزارتخانه کسب کرده و با مشکلات و موانع ریز و درشت وزارت راه و شهرسازی آشناست. وی تحصیلات شهرسازی دارد و در این حوزه متخصص است و امیدوارم عشق به میهن هم در او جاری و ساری باشد تابرای ساخت این مرز و بوم کهن که امروز رو به ویرانی نهاده، کوشش کند. قطعا روحیه ی مبارزه با فساد وی را فراموش نخواهیم کردو امیدوارم در سمت وزیر راه و شهرسازی نیز باز هم این روحیه فساد ستیزی را داشته باشند.
5- و همه چیز بر می گردد به رفتار ما با طبیعت. وقتی در حریم رودخانه ها خانه و رستوران و هتل می سازیم، انتظار سیلاب هم باید داشته باشیم. وقتی منابع آبی را به بهانه ی خودکفایی های عوام فریبانه خالی می کنیم باید منتظر فرونشست هم باشیم. وقتی سد سازی داریم و مسیر آب را منحرف می کنیم باید منتظر خشکی دریاچه ها و تالاب ها هم باشیم. جنگل های مان هکتار هکتار در حال سوختن هستند و ما هیچ برنامه ای برای مهار این بحران نداریم و گویا قصدی هم برای نجات جنگل های بلوط زاگرس و هیرکانی وجود ندارد.با طبیعت باید مهربان بود و در این چهل سال اخیر، طبیعت جز تلخی چیزی از ما ندید. وقتی جنگل هایمان می سوزد، دمای منطقه نیز عوض می شود، وقتی دمای منطقه عوض شود سیکل بارش ها تغییر می کند، وقتی سیکل بارش ها تغییر کند، بحران آب بیشتر می شود و این چرخه ی بدبختی و بحران ها تمامی نخواهد داشت.و جای شکرش باقی است که دکتر شینا انصاری رئیس جدید سازمان حفاظت محیط زیست، خود از دلسوزان محیط زیست است.خود شیفته و دلباخته ی محیط زیست زیبای ایران است و این شاید مهمترین شاخص برای انتصاب رئیس سازمان حفاظت محیط زیست باشد. امیدوارم همانطور که در فعالیت های خانم دکتر انصاری دیدیم، رشد روزافزاون مدافعانه سازمان محیط زیست را شاهد باشیم.
6- امروزه مدیریت ریسک مهمتر از مدیریت بحران است و نمی شود منتظر بروز بحران شد تا برای پاسخگویی به بحران اقدام کنیم. مدیریت ریسک مهمترین برنامه ی هردولت است تا با کاهش خطر و حذف مخاطرات و پیشگیری از وقوع بحران ها، سرمایه های ملی مان را که مهمترین آن سرمایه انسانی و هموطنان عزیز این مرز و بوم است محافظت کنیم. مدیریت ریسک نیازمند یک سازمان قدرتمند و دانش محور است. سازمان مدیریت بحران کشور امروز با این وضعیت که در پایین ترین سطح علمی و تخصص است و انتخاب ها بیشتر سیاسی است ، نمی تواند در مدیریت ریسک اقدام شایسته ای داشته باشد.
7-و سخن آخر این است که فقط به ایران بیاندیشیم. ایرانی که امروز می توانست در قله ها باشد و از میراث فرهنگی و محیط زیست خود، اقتصادی پویا فراهم کند و فقر و بی کاری و بحران آب و ناترازی انرژی را نداشته باشد ، امروز درگیر تحریم و تهدید جنگ و تورم و نابودی محیط زیست و فرونشست و خشکی دریاچه ها و تالاب هاست. کشوری که روی منابع عظیم انرژی بنا شده است امروز در ساده ترین نیاز خود یعنی تامین برق و انرژی مانده است. کشوری که سیصد روز تابش خورشیدی ولی هیچ استفاده ای از این انرژی پاک و رایگان نداشته است و امروز که گرمترین تابستان سال را در نیم قرن اخیر می گذرانیم بایستی نگران زمستانی باشیم که با کمبود گازوئیل و سوخت و گاز با سرمای سخت و خشک روبرو می شویم و این شکست بزرگی است برای شعارهای قشنگی که این چند سال از رشد و توسعه و عدالت و خدمت زدیم.و تنها علت این همه مشکلات این است که از ایران غافل ماندیم و درگیر شعارهای عوام فریبانه ی انتخاباتی و رضایت مسوولین بالاتر و اهدافی غیر از ایران شدیم و اگر به ایران بیاندیشیم، می توانیم با حفاظت از محیط زیست و پیشگیری از بحران های طبیعی و غیرطبیعی در مسیر توسعه و پیشرفت قرار بگیریم. به امید خدا