به مناسبت 21 مرداد ماه سالروز زلزله آذربایجان (ارسباران) / یادداشت مدیرعامل

به مناسبت سالروز زلزله ارسباران

 

4 سال از زلزله ی مهیب ارسباران گذشت. زلزله ای که با شدتی برابر با زلزله بم ، ورزقان ، اهر ، هریس را در 21 مرداد ماه 1391 خورشیدی در گرمای ماه رمضان و در فصل برداشت نتیجه ی زحمات و تلاش کشاورزان آذری ، با خاک یکسان کرد و بیش از 18 هزار واحد مسکونی و 475 روستا تخریب گردید. 306 نفر از هموطنان آذری مان در خشم زلزله بر خاک خفتند و بیش از 10 هزار میلیارد ریال خسارت به استان آذربایجان شرقی وارد گردید. اگرچه از منظر مقایسه با زلزله بم ، دارای خسارات جانی به مراتب کمتری بود اما خسارات مالی وارده بسیار بیشتر از زلزله بم تخمین زده شده است. راه و مدرسه و ساختمان و … ساخته میشود اما 306 جانباخته ، آسیب های اجتماعی بسیاری را به جامعه تحمیل خواهند نمود که متاسفانه در تمامی بحران ها نادیده گرفته می شود. پدرخانواده ای زیر تلی از خاک فرزندان خود را تنها خواهد گذاشت و این مساله با ساخت و آبادانی هیچ روستایی برابری نمی کند. اگر بخواهیم بدون انتقاد از عملکرد ضعیف دستگاه های مسوول، خوش بینانه از بازسازی و بازتوانی های ظاهری زلزله ی ارسباران صحبت کنیم و هزاران بار از عملکردشان تقدیر کنیم باید براستی اعلام نمود که نتوانسته ایم اسیبی که به یک خانواده ای که پدر یا مادر یا فرزندشان را از دست داده اند، جبران کنیم. آیا به راستی تاکنون ارگانی وضعیت فرزندانی را که خانواده ی خویش را در زلزله بم و ارسباران از دست داده اند ، جویا شده است؟ این روزها صحبت از شغل پزشکان و شغل مهندسان ، گفتمان شبکه های اجتماعی است و بسیاری از پزشکان به نقد گرفته شده اند که علی رقم درامدهای کلان مالی ، انسانیت خود را زیرپا گذاشته اند و درمان انسان های نیازمند را مورد توجه قرار نمی دهند و با دریافت رشوه و زیرمیزی بیش از تعرفه ی پزشکیشان دریافت می کنند و مهندسان هم که حق الزحمه ی آن ها براستی بر اساس تعرفه ی سازمان محترم نظام مهندسی ساختتمان کمتر از حق الزحمه ی دلال های بنگاه های معاملات ملکی است این موضوع را بهانه ای کرده اند تا در ساخت و ساز خود از مصالح غیراستاندارد و ارزان استفاده کنند و از نظارت درست بپرهیزند تا اینگونه جبران مافات مالیشان شود! و در آخر با یک زلزله ، آن دسته از پزشکان متعهد و مسوولیت پذیر و آن امدادگران وآتش نشانان و داوطلبین باید در صحنه حاضر شوند و جور خیانت مهندسین مذکور را بکشند تا شاید بتوانند پاسخگویی مناسبی به زلزله بدهند و امداد و نجاتی و اسکان اضطراری و … را با آن مدیریت بحران زده ای که نمی توان علی رقم تلاش مسوولین متعهد که جای تقدیر دارد، مدیریت بحران کنند. بگذریم از سمینارها و همایش هایی که در آن از عملکرد متولیان تقدیر می کنیم و بگذریم از گزارش های علمی و تخصصی که از بازسازی و بازتوانی مناطق زلزله زده ، پاورپوینت های متعدد ارائه می کنند و با افتخار خود را معرفی می نمایند ، اما در واقعیت مدیریت بحران ما خود دچار بحران مدیریت است. مدیریت بحران ما ، دچار بیماری بی اعتقادی و بی باوری مسوولین و مردم و سازمان های خصوصی و عمومی به اهمیت مدیریت بحران است و تا باور نکنیم برای داشتن یک جامعه ی ایمن همه ی ما مسوولیت داریم و همه ی ما درقبال جان خود و جان هموطنانمان وظیفه ای سنگین داریم، هیچ راهبردی عملی نخواهد شد. نمی دانم که زلزله ی بعدی در کجا و چه زمانی رخ می دهد؟ آیا بم و ورزقان دوباره تکرار خواهدشد؟ براستی تقدیر پروردگار در بحران بعدی بر این قرار گرفته است که زلزله در حوالی ظهر و عصر رخ دهد و خسارت جانی کمتری داشته باشد و یا در نیمه های شب و بامدادان رخ دهد و شهری را با ساکنانشان زیر خاک دفن کند؟؟؟ و متاسفانه باید گفت که از 12 سال پیش که شاهد زلزله ی بم بودیم و از 4 سال پیش که زلزله ارسباران را گذراندیم تا کنون ندیده ایم که شهری و روستایی مقاوم سازی شود و آمادگی لازم برای وقوع زلزله ی احتمالی را کسب کند! و این درد کشور ماست که دیروز برای ناپدید شدن دکل نفتی در خلیج فارس و تحقیر و توهین اقوام ملت ایران با هدف تجزیه ی ایران اسلامی ، در شبکه های اجتماعی طنز پردازی می کنیم و امروز گرفتار حقوق های نجومی مسوولین بی تعهد هستیم و فراموشی پیگیری حقوق ملت ایران را با اخبار لباس تیم ملی المپیک هدف گرفته ایم و فردا گرفتار تصمیم بدون تدبیر انتقال آب دریای کاسپین به سمنان خواهیم بود و فراموش کرده ایم که چه بر سر دریاچه ی ارومیه آورده ایم و کاری هم به آینده ی محکوم به خشکسالی و بحران آب و نشست زمین های تخت جمشید و نابودی میراث فرهنگی نداریم! و چهارمین سالگرد زلزله ورزقان ، اهر و هریس را گذراندیم و یادبودی گرفتیم و گفتاری چند از بازسازی و امداد و نجات آذربایجان در رسانه ها گفتیم و شنیدیم و فردا فراموش می کنیم که ایران کشوری است زلزله خیز که بیش از 70 درصد مساحت آن در پهنه ی خطر زلزله گرفتار شده است و بیش از 80 درصد ساخت و سازهای شهری و روستایی این دیار کهن چند هزار ساله ، بافت فرسوده و غیر استاندارد و غیر مهندسی و نا ایمن است! والسلام

 

برای شادی روح 306 نفر جانباخته ی زلزله آذربایجان صلوات

حامد حقی

مدیرعامل موسسه مقاوم سازی و بهسازی لرزه ای ایران

عناوین اصلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *