درس آموخته های فرماندهی حادثه خلازیر

نویسنده: مهندس حامد حقی، کارشناسی ارشد مهندسی سوانج طبیعی دانشگاه شهید بهشتی تهران

خلازیر را می توان در طبقه بندی سوانح دست ساخت بشر قرار داد. شاید اگر نظام شهرسازی ما به قدری قدرتمند و هشیار بود که هیچگاه ساخت و سازهای غیرمجاز اصلا شکل نمی گرفت، امروز دیگر کسی به عملکرد اشتباه تخریب غیرمهندسی ساختمان های خلازیر خرده نمی گرفت و امروز 5 نفر از هموطنانمان در کنار خانواده، در آغوش پدر و مادر و یا چتری برای همسر و فرزند خود بودند. اینکه خلازیر رخ داد نتیجه چندین عامل بود که اگر بخواهیم دنبال مقصر یا مقصرها بگردیم از اصل هدف مان که پیشگیری از چنین رخدادهایی است غافل می مانیم. متاسفانه در همه حوادث و سوانحی که بشر در آن نقش دارد همچون پلاسکو، بجای تمرکز بر مدیریت بحران، از همان ابتدا جهت گیری ها به سمت مقصریابی است و اگر این وسط مقصری هم در صحنه ی حادثه باشد که بتواند با بیان آنچه اشتباه کرده است ما را در مدیریت بحران و نجات جان هموطنانمان یاری کند، آن مقصر آگاه به رخداد ، از صحنه گریزان خواهد شد و ماموران امداد را در دریایی از بی خبری رها خواهد نمود و آن نکته ای که در این گزارش بنا داریم به آن برسیم اهمیت اقداماتی است که بایستی مجموعه فرماندهی حادثه انجام دهند تا از تمامی ظرفیت هایی که وجود دارد برای مهار بحران و کاهش آسیب ها استفاده نماید.
با مروری بر حادثه خلازیر درس آموخته های فراوانی می توان برداشت نمود. نه تنها مدیریت شهری ما با مشکلات فراوانی روبرو است که برخی از آنها ناگزیر از نبود تعاملا ت دستگاهی و ضعف قانون و نبود مقررات کافی است بلکه متاسفانه فرهنگ اجتماعی ما نیز دچار بحرانی است که خود بحران های دیگری را ایجاد می کند. وجود ازدحام جمعیتی ناآگاه و نابخرد در منطقه بحران زده خلازیر که ریشه ی فرهنگی و اجتماعی دارد یکی از مهمترین و بغرنج ترین بخش های این حادثه است چرا که هم مانع کار امدادگری بودند و هم خود عاملی برای کاستن توان مدیریت شهری چرا که حضور هر یک نفر در صحنه ی حادثه یعنی احتمال مرگ یک نفر بیشتر در حوادث ثانویه و اینگونه ناآگاهی ها سبب می شود تا مدیریت شهری در مسیر مدیریت بحران دچار بحران های گوناگونی شود که خود فرماندهی را با سختی همراه می کند. اینکه فرماندهی حادثه به دلیل تجمع بیش از حد افراد نتواند ارزیابی صحیحی از بعد حادثه داشته باشد و مدام نگران از بروز اتفاقی مجدد و مرگ تک تک نفرات حاضر در صحنه باشد یعنی آن هنگامی که بخواهد تامین منابع داشته باشد برای 5 نفر کشته و 2 نفر مصدوم بالاجبار بایستی از 2 دستگاه اتوبوس اورژانس استفاده کند که ظرفیتی چند برابر نیاز حادثه را ایجاد می کند و این ظرفیت یعنی افزایش هزینه برای مدیریت بحران ، یعنی شیوع شایعات مختلف و گزارش مرگ و صدمه دیده ی بیشتر از سوی رسانه هایی که منبعی جز آنچه می بینند و از مردم می شنوند ندارند.
اگرچه هدف نگارش این گزارش این نیست که بخواهیم همه ی اشکالات را حول حضور بی فایده ی مردمی بدانیم که دل نگران از وقوع سانحه به دنبال عزیزان خود در انبوهی از آوار می گردند، اما با یک نگاه واقع بینانه بایستی به این نتیجه برسیم که در کنار اصلاح مواردی چون قانون و مقررات مربوطه، نظام مدیریت شهری و مدیریت حادثه ، بایستی حتما برای فرهنگ سازی این مهم کوشا باشیم. اینکه بارها و بارها در گزارش آتشنشانی و اورژانس خوانده و شنیده ایم که مثلا آمبولانسی به دلیل ناآگاهی رانندگان دیگر به مقصد نرسید و یا کندی عملیات پلاسکو به دلیل ازدحام جمعیت و ترافیک زیاد ناشی از هجوم بی دلیل ماشین های غیرامدادی به سایت حادثه و یا عدم توانایی نجات دختر شیرازی در خودکشی از ساختمان تجاری به دلیل ناتوانی آتشنشانی در حضور بهنگام و استفاده از تشک نجات باز هم به دلیل ازدحام جمعیت، از جمله تجربه هایی است که به ما ثابت می کند بایستی برای وقوع حوادث و سوانح مردم را آموزش دهیم. مردم همانقدر که در مدیریت بحران جامعه محور می توانند موثر باشند ، با ناآگاهی و بعضا نابخردی نیز می توانند عامل افزایش ناگواری ها باشند. چه بسیار از بیمارانی که در آمبولانس جان سپردند چرا که نبود فرهنگ عبور آمبولانس در خیابان ها و سواستفاده برخی از حضور آمبولانس برای فرار ترافیک، جان هموطنان بسیاری را گرفت و این درحالی است که من شهروند از خطای خود آگاهی ندارم و هیچ آموزشی از قبل ندیده ام.
با مروری بر آنچه در خلازیر رخ داد، بایستی گفت که فقط سوانح طبیعی نیست که ما را در معرض آسیب پذیری قرارداده است بلکه ناآگاهی ما و نبود دانش در مدیریت شهری و شهرسازی ما نیز مخاطراتی دیگر است برای تکرار خلازیرها و پلاسکوها و متروپول ها و چه ناگوار است که این حوادث انسان ساخت بیش از سوانح طبیعی تکرار می شود. اینکه علت اصلی حادثه خلازیر چه بود و چه رخ داد موضوع این گفتار نیست که البته بایستی حتما از سوی مقامات مسوول به ویژه دادستانی و دادگستری پیگیری شود اما خلازیر می تواند همچون دانشگاهی باشد برای بهینه کردن فرماندهی حادثه در سوانح مشابه آتی که البته اگر بتوانیم از حوادث انسان ساخت پیشگیری کنیم قطعا از این تجربه برای سوانح طبیعی بهره ها خواهیم برد.
خلازیر، روستایی از توابع بخش آفتاب شهرستان تهران است و منطقه ای است در جنوب و جنوب غربی تهران در ضلع جنوبی جاده ساوه، بین روستای دولتخواه و چهاردانگه که در روز 15 امرداد 1402 ساختمانی فرو می ریزد. در این‌محله که به سهیل نیز معروف است و درناحیه۲ منطقه۱۹ شهرداری تهران واقع شده است شاهد ساخت و سازهای غیر مجاز، سکونتگاه‌های غیر رسمی، بافت فرسوده و بافت جدید با تراکم بالا بدون رعایت استانداردهای شهرسازی هستیم که این محله را به یکی از کانون های مشکل‌زا در تهران تبدیل کرده است به گونه‌ای که ذی‌نفعان فعال در زمینه ساخت و ساز با استفاده از خلأهای قانونی و فقدان نظارت‌های مناسب اداری باعث ایجاد بناهای بی‌کیفیت و مساله ساز می شوند. اگرچه پیش از این عملیات تخریب ساخت و ساز غیر مجاز خلازیر با تخریب 170 ساختمان تا حدودی با موفقیت در حال اتمام بود اما یک ناآگاهی و عملیات غیر مهندسی سبب گردید تا رسانه های ملی و بین المللی یک حادثه محلی را که با یک ایستگاه آتشنشانی قابل مهار بود به بحرانی تبدیل کردند که 6 ایستگاه آتش نشانی و بیش از 300 خودروی امدادی و فرماندهی به صحنه حادثه بیایند. آنچه در ادامه آن را مرور خواهیم کرد نکاتی است که شاید بتوان به عنوان درس آموخته ، آن را برای پیشگیری از حوادث انسان ساخت آینده در حوزه مدیریت شهری استفاده نمود.
1- عملیات تخریب نیازمند تخصص و دانش مهندسی تخریب است. اینکه در حال حاضر تخریب ساختمان بدون نیاز به هیچگونه پروانه مهندسی و یا صلاحیت خاص تخریب انجام می گیرد یکی از مشکلاتی است که بایستی سازمان نظام مهندسی ساختمان و دفتر مقررات ملی ساختمان وزارت راه و شهرسازی به آن ورود داشته باشند. اینکه مسوولیت تخریب به عهده ی کیست و چه دستگاهی مسوولیت صدور پروانه برای تخریب دارد خود پرسشی است که بایستی پاسخ آن را در مقررات ساختمانی آن را پیدا کرد. اشکال عمده ای که در عملیات تخریب خلازیر وجود داشت و باعث رخداد این بحران شد، اشتباه فاحش پیمانکاردر تخریب از پایین به بالا بود. هنگامی این عملیات تخریب انجام می گیرد که منطقه خالی از سکنه باشد چرا که بروز چنین حوادثی در منطقه ای با حضور افراد مختلف همچون نیروی انتظامی و عوامل شهرداری ناگذیر خواهد بود. ضمن اینکه این روش زمانی استفاده می شود که اطراف ساختمان هدف تخریب باز و بدون سازه مزاحم باشد که متاسفانه پیمانکار تخریب کمترین توجهی به مقررات ملی ما نداشته و عملیاتی کاملا غیر مهندسی را اجرا نموده است.
2- در ادامه ی بند 1 بایستی میزان مسوولیت و پاسخگویی پیمانکار ، ناظر ، کارفرما در رخداد خلازیر گزارش شود. اینکه دادستانی تهران مسوول پیگیری این حادثه است بایستی به پیشگیری از رخدادهای مشابه ختم شود چرا که دادستانی بالاترین رکن حقوقی و قضایی حوادث مشابه است. آیا صرفا ابطال پروانه پیمانکاری در دستور کار دادستانی قرار می گیرد و یا نحوه ی انتخاب پیمانکار توسط شهرداری منطقه 19 تهران نیز در دستور کار است از جمله مسائلی است که با گذشت زمان رو به فراموشی سپرده می شود و شاید وظیفه ما مهندسین و سازمان های مردم نهاد مطالبه گری از دادستانی باشد. اگرچه باتوجه به صدور حکم تخریب از سوی دادستانی از ابتدا بایستی این موضوع را قوت بخشیده که علت اصلی ساخت و ساز غیر مجاز آن هم در وسعتی به اندازه ی یک محله مثل خلازیر و نبود نظارت لازم برای جلوگیری از ساخت و ساز چه بوده است؟
3- متاسفانه به دلایل مختلف فرهنگی و یا اقتصادی، در هنگام تخریب ساختمان ها ، وجود مردم بسیاری را که نظاره گر تخریب ساختمان ها بودند قبل از بروز حادثه شاهد هستیم. از طرفی کارگران و ماموران نیروی انتظامی نیز نزدیک به محل وقوع حادثه می باشند و این خود آسیب پذیری منطقه را برای بروز هرگونه رخداد منفی بالا می برد. پیشتر در این گفتار به ضرورت آگاهی رسانی و آموزش مردم برای خودداری از حضور در محل های حادثه خیز پرداخته شد. اگرچه نمی توان ضعف اقتصادی و نبود تفریح و شادی را در زندگی جاری مردم منطقه نادیده گرفت که خود عامل مهمی برای هیجان آمیز بودن عملیات تخریب ساختمان ها عنوان کرد. و باید عنوان کرد که متاسفانه بعد از بروز حادثه وضعیت حضور مردم بدتر می شود و هجوم مردم محله برای تماشای حادثه ی رخ داده باعث ازدحام جمعیت می شود که این موضوع باعث ارزیابی نادرست حادثه از سوی ارزیابان می گردد.
4- نوارکشی منطقه حادثه دیده یکی از مهمترین اقدامات است که با حضور عوامل انتظامی بایستی سریعتر انجام گیرد از حضور مردم در صحنه حادثه جلوگیری شود. نادیده نباید انگاشت که بروز اینگونه حوادث ، مردمی عصبی و مضطرب را همراه خواهد داشت که احتمالا به دنبال عزیزان خود و گمشده ها هستند و احتمال هر گونه درگیری با عوامل پیمانکاران و کارگران حاضر در صحنه حادثه و یا عوامل امدادی را دارند. این نوارکشی و تعیین حریم خطر ضمن اینکه محدوده را برای عملیات امداد پاک سازی می کند، سبب می گردد تا افراد اسیب دیده که رفتاری خارج از منطق دارند زودتر مشخص شده و کمتر آسیب ببینند.
5- حضور عوامل حمایت های روانی در صحنه حادثه در کنار عوامل اورژانس و هلال احمر یکی از مهمترین بخش های امداد رسانی است.اگرچه سازمان مدیریت بحران کشور و دستگاه های مشابه، واحدهایی را با عنوان حمایت های روانی در حوادث ایجاد نموده اند، اما تجربه موفق سازمان بهزیستی کشور با اورژانس اجتماعی 123 که نیروهای متخصص روانشناسی کارآزموده در این حوزه دارند، بیانگر خلا قانونی در حوزه حمایت های روانی است. وقتی این ظرفیت قانونی و توانمند در کشور وجود دارد بایستی با سپردن وظیفه حمایت های روانی به اورژانس اجتماعی بهزیستی از هرگونه موازی کاری و تشکیل تیم های جدید کم تجربه خودداری نمود.
6- در اینگونه حوادث متاسفانه شایعات و اخبار زرد به هر دلیلی بیش از بقیه اقدامات توفیق رسیدن به هدف دارند. حالا یا یک خبرنگار تازه کار به دنبال اسم و رسم است یا یک رسانه زرد به دنبال جذب دنبال کننده در اینستاگرام و تلگرام و یا هر دلیل دیگری که می تواند وجود داشته باشد، سبب می گردد تا اخبار بی پایه و بدون در نظر گرفتن منافع آسیب دیدگان، سریع در فضای مجازی منتشر شود. اگرچه فرهنگ سازی و آشنایی مردم با رسانه ها و اینکه بدانند چه اخباری صحیح است و چه اخباری نادرست این خودش به تنهایی می تواند بازدارنده باشد اما از آنجا که این فرهنگ سازی مدت زمان زیادی مورد نیاز دارد لذا بایستی با تدبیر سخنگوی حادثه سریعا از هرگونه بروز شایعه پیشگیری کرد. سخنگوی حادثه می داند که هم بایستی واقعیت ها را بیان کند و هم باید واقعیت ها را به گونه ای بیان کند که با احساسات مخاطبین بازی نشود و منطقه آسیب دیده بیش از این دچار بحران های رسانه ای نگردد. ضمن اینکه مصاحبه با مدیران دستگاه های مختلف احتمال ارائه گزارش ها و آمارها مختلف و حتا متناقض وجود دارد و این خود به شایعات دامن می زند.
7- حضور مسوولین و مدیران ارشد در هر حادثه ای شاید از سوی رسانه ها مثبت باشد. شاید اگر مسوولی در حادثه ای حضور نیابد از سوی رسانه ها به بی تفاوتی محکوم شود. اما آیا حضور شهردار کلانشهر تهران برای یک حادثه کوچک که با یک ایستگاه آتشنشانی قابل مدیریت است، به مدیریت فرماندهی حادثه خلازیر کمک می کند؟ معمولا حضور مسوولان و مدیران ارشد بیشتر با تشریفات و گروه های مختلف رسانه ای و خبری همراه است و نه تنها کمکی به مدیریت حادثه نمی شود بلکه مثلا به دلیل حضور غیر ضروری وزیر در فلان حادثه، تمامی امکانات برای نمایش به وزیر در صحنه حادثه حاضر می شوند و هزینه هنگفتی صرفا برای نمایش تجهیزات صورت می گیرد درحالیکه شاید یک دهم آن امکانات نیز برای مدیریت حادثه مذکور نیاز نباشد. لذا توجه به سطح بندی حوادث که دستورالعمل هایی نیز بدین منظور تهیه و تصویب شده است ضروری است.
8- یکی از اتفاقاتی که در حادثه خلازیر افتاد ورود ماشین آلات قبل از ارزیابی حادثه بود. باید همانطور که گفته شد ابتدا حادثه ارزیابی شود. حتا به صورت شنیداری و دیداری و گذری نیز حادثه ارزیابی شود به مراتب مدیریت و فرماندهی حادثه نتیجه بخش تر از این خواهد بود که مدیریت حادثه بدون ارزیابی اولیه انجام گیرد. متاسفانه هیجان ناشی از اتفاق اکثر مدیران و مسوولین را احساسی می کند و این هیجان و ورود بیش از نیاز تجهیزات و ماشین آلات هزینه های غیر ضروری و زیادی را به فرماندهی حادثه تحمیل می کند. وجود تعداد زیاد نیروهای امدادی از سازمان های مختلف با توجه به اطلاع از تعداد کم قربانیان نیز یکی از مشکلات حادثه بود که به دلیل عدم ارزیابی مناسب و همچنین عدم توجه به سطح بندی حوادث که در این بند و بند 7 توضیح کافی داده شد رخ داد.
9- یکی از مسائلی که در همه ی حوادث و سوانح با آن روبرو هستیم ، عدم اطلاع و آگاهی از وضعیت آسیب دیدگان است. عموما آسیب دیدگان از طریق اورژانس به مراکز پزشکی انتقال داده می شوند و حتا نام و نشانی هم از آنها در گزارش ها یافت نمی شود چه برسد به اینکه وضعیت آسیب دیده به کجا ختم می شود. اینکه سرانجام مصدومین چه می شود پرسشی است که هیچگاه در هیچ حادثه ای پاسخی برای آن وجود ندارد و یا شاید هم از نگاه مسوولین و مدیران فرماندهی حادثه ، اهمیتی ندارد اما در یک نگاه کلی نگر بایستی گفت وضعیت تک تک مصدومین به برنامه ریزی برای توسعه پایدار و تاب آوری ختم می شود. اینکه ما بدانیم چه خسارت های مالی و جانی در یک حادثه حاصل شده است نقطه عطفی برای پیشگیری و کاهش خطر در آینده می باشد.
10- یکی از مشکلاتی که در حادثه خلازیر نیز با آن روبرو بودیم نبود فرماندهی واحد عملیات است. هنوز اینکه چه کسی و چه جایگاهی و چه ارگانی بایستی فرماندهی عملیات را در حوادث و سوانح به عهده بگیرد مشخص نیست. آیا سازمان آتش نشانی مسوول این فرماندهی است ؟ آیا سازمان مدیریت بحران تهران مسوول فرماندهی حادثه خلازیر است؟ آیا شهردار منطقه 19 مسوولیت فرماندهی حادثه را عهده دار می باشد؟ این خلایی است که متاسفانه در همه ی حوادث و سوانح با آن روبرو هستیم و ضروری است که این موضوع سریعتر در دستور کار مسوولین ذی ربط قرار گیرد و دستورالعمل های مربوط به فرماندهی واحد و یکپارچه حوادث و سوانح در دستور کار قرار گیرد. متاسفانه بایستی گفت که در حادثه خلازیر مدیر صحنه نامشخص بود.
11- متاسفانه در بسیاری از حوادث و سوانح به نیروهای نجات و امداد توجهی نمی شود. نیروهای امدادگر اگر با خستگی روبرو شوند نمی توانند به آنچه ماموریت دارند به درستی اقدام کنند. نیروی نجات نیرویی است که نیاز به رسیدگی دارد. نیاز به غذای گرم و مکانی برای استراحت و تعویض شیفت دارد تا بتواند به ماموریت خود ادامه دهد.لذا داشتن برنامه ای برای شیفت بندی نیروهای امداد و نجات و آتش نشانان و همچنین اهمیت دادن به برنامه ی غذایی و خوراک نیروی انسانی حاضر در صحنه حادثه ضروری به نظر می رسد. باید گفت که عملیات نجات بسیار مهم است. حتا اگر بدانیم که کسانی که گم شده اند دیگر زنده پیدا نمی شوند هم بایستی عملیات جستجو را ادامه داد و لذا شیفت بندی تیم های امداد و نجات و توجه و رسیدگی به وضعیت رفاهی نیروهای امدادی تا پایان عملیات جستجو، نجات و امداد بسیار مهم است.
12- ورود گروه های داوطلب بدون نام و نشان، بدون لباس مشخص و بدون هرگونه هماهنگی و ساماندهی به مناطق حادثه دیده خودش یکی از مهمترین مشکلات است. اینکه چه کسانی مسوول هستند، چه کسانی باید پاسخگو باشند، چه کسانی باید در حریم خطر حضور داشته باشند و … ضروری است تا دستورالعمل های مربوط به خود را داشته باشد. بعضا حضور نیروهای داوطلب که با نیت خیرخواهانه انجام می گیرد می تواند باعث ایجاد مشکلات ثانویه شود. در حادثه خلازیر حضور تعداد زیادی لباس شخصی با کارت گردن آویز با عنوان “حادثه ریزش آوار” وجود داشت که خود نشان از نبود برنامه ریزی و فرماندهی مناسب بود.
13- بسیاری از تجهیزات مربوط به عملیات های مختلف الزاما در اختیار دستگاه های دولتی نیست. یکی از نیازهای فرماندهی حادثه خلازیر داشتن دستگاه های هوابرش بود که متاسفانه در اختیار نیروهای امدادی نبود و بکارگیری این دستگاه ها که عمدتا در اختیار شرکت های خصوصی پیمانکاری می باشد بایستی با تدابیری صورت گیرد که هم بخش خصوصی ترغیب به مشارکت و کمک رسانی در امداد شود و هم الزامی برای حضور بخش خصوصی با درنظر گرفتن سود و زیان بخش خصوصی وجود داشته باشد. به طور خلاصه بخش خصوصی باید در اسرع وقت حضور یابد و هزینه ی خدمات خود را بدون تشریفات اداری و ضوابط مالی آنگونه که از قبل طبق تعرفه تعیین شده است دریافت کند ولی متاسفانه این ساز و کار هنوز برای ما تعریف نشده است و اگرچه دستورالعمل هایی برای مشارکت بخش خصوصی وجود دارد اما الزام آور نیست.
14- باتوجه به آنچه در این گزارش آمد و آنچه متخصصین این حوزه بیان نموده اند آنچه ضروری است در گام های اولیه هر حادثه انجام گیرد به ترتیب عبارتند از کسب اطلاعات هر چه دقیق تراز محل قربانیان، کمک و انتقال مصدومان سطحی با کمک مردم و تیم اورژانس، بررسی و راه اندازی سامانه فرماندهی حادثه (ICS) ، تعیین فرمانده عملیات- مدیر ایمنی-سخنگوی عملیات ، کنترل های امنیتی، تهیه نقشه زمین حادثه(پلان) برای علامتگزاری پیش از عملیات ، تعیین تیم جستجو(دیداری و شنیداری) ، ایجاد محیط خالی از تماشاگر و ایجاد سکوت برای عملیات زنده یابی، ارزیابی اولیه، تخمین خطرات محیط پیرامون محل حادثه(آب- برق- گاز- ریزش ها- فرونشستها- آتشسوزی- انفجار)، کنترل ساختمان های مجاور محل ریزش با ابزار دقیق لیزری(آژیر ریزش احتمالی) ، فراخوان سازمان های همکار مورد نیاز برای عملیات، هماهنگی کنترل امواج موبایل قربانیان توسط مخابرات، شروع اقدامات اولیه (سکوت عمومی- صدا زدن – شنیدن – دیدن شکل ظاهری آوار – نقاط درحال ریزش)، نصب دستگاه های زنده یابی(صوتی- دوربین تلسکوپی- رسکیورادار- بیو رادار- حرارتی و…..)، بررسی محل های احتمالی توسط سگ های تجسس و تعیین نقاط با اولویت برداشت آوار، تعیین نقاط دقیق برش – برداشت و نحوه تخلیه آوار، ایجاد خط انتقال قطعات آوار- هماهنگی کامیون بارگیری و نقطه دپو، فراخوان تیم های برش سازمانی و داوطلب، شمعک گذاری (تثبیت کف ، سقف و دیواره ها) در صورت نیاز، پیشبینی تامین نور و ژنراتور برای عملیات شبانه ، درمانگاه اضطراری و سایت تریاژ ، پیشبینی شیفت های جایگزین کارکنان مختلف، تامین آب آشامیدنی- غذای گرم کارکنان حادثه، تعیین محل استراحت تیمهای اولیه، کنترل وضعیت روانی محل (اورژانس اجتماعی)، ورود خودروهای سنگین(جرثقیل- بیل مکانیکی – لودر- مینی لودر و …..)، تهیه دستور کار برداشت سنگین قطعات، پس از برش یا قطعه شدن، کنترل حریق های احتمالی، بارگیری قطعات آوار به نقطه دپو، همراه با کنترل های مداوم نقاط احتمالی قربانیان، ارزیابی و بازنگری روش ها و میزان پیشرفت کار ، انجام مصاحبه و اعلام نتایج به رسانه ها و تهیه گزارش به سامانه فرماندهی، ادامه برنامه کنترل وضعیت روانی محل (اورژانس اجتماعی)، تعیین محل استقرارتلاش چند باره تیم جستجو(دیداری و شنیداری) برای اطلاع از وضعیت احتمالی قربانیان ، بررسی مجدد آمار اولیه قربانیان در صورت دریافت گزارش جدید، قرارگیری تاکتیکی خودروهای اطراف محل حادثه از ابتدای عملیات(شیوه پارک)، توجیه و تعیین استقرار خودروهای آمبولانس اورژانس، مه پاشی موقعیت برداشت آوار برای کاهش گرد و غبار، ادامه ورود خودروهای موردنیاز سنگین(جرثقیل- بیل مکانیکی – لودر- مینی لودر و …..)، تامین سوخت ماشین آلات سنگین، اعلام زمان ضد استقرار، علامت گزاری ساختمان های کاوش شده، خروج منابع از منطقه با هماهنگی مدیر صحنه، ادامه کار نیروهای انتظامی
15- اگر بخواهیم اشکالات حادثه خلازیر را به صورت تیتر وار بیان کنیم بایستی گفت این اشکالات عبارتند از : ترافیک شدید اطراف محل حادثه ، وجود صدها خودرو در اطراف محل حادثه از سازمان های مختلف ، چند اتوبوس آمبولانسی ، خودروهای اداری شهرداری ، حضورمدیران ارشد و میانی در رده های مختلف حوزه شهری و بحران بدون توجه به سطح بندی حوادث، مشخص نبودن مدیر صحنه و فرمانده عملیات، کاهش دقت در تردد افراد غیر مسوول از سوی تیم های انتظامی(در شب بیشتر بود)، ورود گروه های رسانه ای بدون کارت یا کاور شناسایی، حضور خانواده قربانیان و اهالی محل با رفتار پر تنش و برخورد چندباره با مقامات شهری، عدم استفاده از روانکاوان و اورژانس اجتماعی بمنظور آرامشبخشی در محل، حضور بسیاری از مردم که از سر کنجکاوی در محل بودند، تعداد زیاد نیروهای امدادی از سازمان های مختلف، حضور برخی از جوانان محلی با استعداد درگیری با مدیران بومی و نیروی انتظامی، عدم هماهنگی برای کنترل و نقطه زنی امواج موبایل قربانیان توسط مخابرات، ایمنی ضعیف صحنه با توجه به ساختمان های کج شده در نزدیکی و مجاورت محل حادثه و عدم استفاده از کلاه ایمنی توسط برخی ماموران و حتی مدیران ارشد و حتی در هنگام شروع تخریب نیز به آن توجه نشده است، عدم کنترل ساختمان های مجاور محل ریزش با ابزار دقیق لیزری(آژیر ریزش احتمالی)، وزش گاه و بیگاه باد و غبار و ذرات فوم ساختمانی خرد شده و کسی ماسک تنفسی نداشت، فشار روحی روانی بر مدیران شهرداری منطقه 19 ، سرازیر شدن جمعیت حاضر با اندک صدا یا حرکت تیم های نجات بر روی منطقه آوار، نوارهای خطر کشیده شده چند ساعت بعد از حادثه پاره شده و کارایی خود را از دست داده بود، تامین آب و غذا برای ماموران در مجاورت جمعیت حاضر در محل، پشتیبانی را دشوار کرده بود، تامین سرویس بهداشتی با توجه به طولانی شدن عملیات از مسجد نزدیک محل حادثه، کمبود دستگاه های هوا برش کار جدا سازی قطعات فلزی را کند کرده بود، بنظر میاید تکنیک ثبت تصویر هوایی سریع(هلی شات) بمنظور تعیین نقاط احتمالی حضور قربانیان میتوانست به دقت و سرعت عملیات کمک کند ، عدم استفاده از دستگاه های زنده یابی الکترونیکی یا رادیویی که معمولا در سازمان های نجات استفاده می شوند، همچنان مرجع اعلام آمار قربانیان پس از حوادث مشخص نیست همه مدیران آمار اعلام میکنند، عدم ارائه گزارش فنی عملیات به رسانه ها بمنظور پایان دادن به شایعات از سوی نهادهای رسمی
16- علاوه بر انچه که گفته شد بایستی تاکید کرد که همه ی این رخدادها می تواند اتفاق نیفتد اگر قوه قضاییه با پیگیری های خود و همچنین همراهی با نهادهای مسوول مثل شهرداری ها، از ساخت و ساز های غیرمجاز جلوگیری کند. تخریب ساختمان های خلازیر اگرچه با فاجعه روبرو بود اما ضرورتی است که بایستی آن را تشویق کرد و بایستی جلوی هرگونه ساخت و ساز غیرمجاز و غیر استانداردی را گرفت.اگر این پیشگیری از ابتدا صورت گرفته بود هیچگاه شاهد مرگ 5 نفر از هموطنانمان و آسیب اجتماعی وارده به خانواده ایشان نبودیم. ضمنا برخورد جدی با عوامل این حادثه که سبب مرگ 5 نفر از هموطنانمان شد نیز مورد درخواست می باشد و درصورت عدم برخورد با بانیان این حادثه، این رخدادها تکرار شدنی می باشند.هر مسوولی در هر جایگاهی که هست متناسب با میزان مسوولیتش بایستی مجازات گردد.
آنچه در این گزارش ذکر آن رفت، مروری بود بر آنچه در حادثه خلازیر رخ داد. اگرچه به صورت کلی ساخت و سازهای غیر مجاز، توسعه سکونتگاه‌های غیر رسمی، وجود بافت فرسوده و ایجاد بافت جدید با تراکم بالا بدون رعایت استانداردهای مهندسی به هیچوجه قابل قبول نیست، اما بایستی تاکید داشت برخورد با سوداگران ساخت و ساز لازم است و نه تنها نبایستی توجهی به جوسازی های رسانه ای داشت، بلکه برای آینده بهتر شهر و همچنین پیشگیری از حوادث و سوانحی چون زلزله، بایستی شهر را از منابع خطر پاک سازی نمود. به گفته ی یکی از مسوولین ناحیه 2 منطقه 19 می توانست در یک زلزله احتمالی بیش از 1500 نفر کشته داشته باشد و لذا بایستی بدون جهت گیری های سیاسی، موضوع تخریب ساخت و سازهای ناایمن را در دستور کار دولت قرارداد ولی این مهم تنها و تنها از طریق مجاری درست آن ممکن است. علم مهندسی تخریب یکی از دانش های روز مهندسی عمران است که شاید تا 10 سال پیش توجهی به آن نمی شد اما امروز بر همه ثابت شده است که داشتن این دانش و تخصص برای مدیریت شهری لازم و ضروری است و هربرنامه ای که شهرداری ها برای ساخت و سازهای غیر استاندارد پیشی می گیرند بایستی از دانش و مشورت مهندسین خبره استفاده نمود تا شاهد مرگ عزیزانمان نباشیم. شاید 5 نفر کشته در مقایسه با آمار احتمالی 1500 نفر کشته زلزله در خلازیر و حتا آمار جان باختگان تصادفات روزانه جاده ای و یا حتا از جان باختگان روزانه بیماری کرونا به مراتب کمتر باشد اما فراموش نباید کرد که همه ی ما باید به گونه ای عمل کنیم که حتا یک کشته نیز در هیچ حادثه ای نداشته باشیم. و لذا این گزارش با این هدف نگراش شده است که در آینده با رخدادی حتا با یک نفر کشته روبرو نشویم. به امید آنکه روزی شاهد این باشیم که درس آموخته هایمان برای بقا و نجات جان هموطنانمان مورد استفاده قرار گیرند و ایرانمان را به سمت تاب آوری پیش بریم تا درصورت وقوع حادثه و سوانح، بدون خسارت های جانی و با کمترین خسارت های مالی ، دوباره جامعه به حیات خود با اندک تغییراتی ادامه دهد.

منابع:
بازدید منطقه ای تیم ارزیابی حوادث و سوانح هلدینگ گروه کاهش خطر سوانح (موسسه مقاوم سازی و بهسازی لرزه ای ایران – بنیاد بین المللی امداد و نجات ایثار – شرکت سوانح پژوهان آسیا- شرکت سازه آزمون فولاد )
گزارش نگاهی به عملیات جستجو نجات و امداد حادثه شهرک احمدیه خلازیر در جریان اجرای حکم تخریب ساخت‌وسازهای غیرمجاز شهرک احمدیه، محله شهید کاظمی ناحیه 3 در منطقه ۱۹ تهران – شهریار مزید آبادی
گزارش حادثه فروریزش ساختمانی خلازیل منطقه 19 تهران- دکتر علی بیت الهی، مهندس مرتضی مهدوی، دکتر بابک قدس، دکتر نگار سودمند، مهندس علیرضا سعیدی و مهندس علیزمانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عناوین اصلی