سوابق تحصیلی
- کارشناسی عمران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۵
- کارشناسی ارشد سازه، دانشگاه تهران، ۱۳۶۹
- دکترای مهندسی زلزله ، دانشگاه مک مستر کانادا، ۱۳۷۷
زمینههای تحقیقی مورد علاقه
- مهندسی زلزله
- توسعه آیین نامههای ساختمانی
- تحلیل و طراحی ساختمانهای بلند
- بسط نرم افزارها برای تحلیل طراحی ساختمانها
- مدل لرزه ای و تحلیل ساختمانها و سازههای پیچیده
- روشهای مختلف مقاوم سازی لرزه ای ساختمان
- اثرات مدل سه بعدی ساختمانی در تحلیل و طراحی
گفتگویی کوتاه با دکتر سروقد مقدم:
آقای دکتر عبدالرضا سروقد مقدم متولد سال 1339 و فارغ التحصیل سال 1377 در مقطع دکتری رشته مهندسی زلزله از دانشگاه مک مستر کانادا میباشند. ایشان هم اکنون عضو هیئت علمی و رئیس پژوهشکده سازه در پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله و از حامیان موسسه مقاوم سازی و بهسازی لرزه ای ایران هستند و در بسیاری از فعالیت های آموزشی موسسه همواره با ما همراه بوده اند. در ادامه به گفتگویی از اقای دکتر سروقد مقدم می پردازیم که در فصلنامه تخصصی انبوه سازان مسکن و ساختمان تهران منتشر گردیده است.
• اگر کیفیت ساخت و ساز شهری به خصوص شهر تهران را به سه بخش خوب، متوسط و ضعیف و همچنین از نگاه سطح عملکرد نیز به سه گروه استفاده بی وقفه، ایمنی جانی و آستانه فروریزش تقسیم بندی کنیم، سازههای مسکونی شهر تهران را به طور تقریبی چگونه درصد بندی خواهید کرد؟
معمولاً برای اینکه سطح عملکرد ساختمانها به صورت صحیح تعیین شود میبایست خود ساختمانها مورد بررسی دقیق قرار گیرند، ولی اکثر مطالعات صورت گرفته در شهر تهران تاکنون به صورت بررسی مورد به مورد ساختمانها نبوده است. به عنوان مثال میتوان به مطالعات صورت گرفته توسط پژوهشگاه و یا مطالعاتی که ژاپنیها (جایکا) برای شهرداری تهران انجام دادهاند اشاره کرد، که بیشتر بر اساس مطالعات آماری میباشد و روشی مناسب برای برنامهریزیهای مدیریت بحران است.
در این مطالعات تعداد تیپهای هر ساختمان و سطح خطر در هر یک از این تیپ ها در مناطق مختلف برآورد شده است. لازم به توضیح است در مطالعات آماری ابتدا تیپ ساختمانها برآورد میشود، سپس این تیپ بندیها را با تجربیات زلزلههای قبلی و یا کارهای تحلیلی مطابقت میدهند. به عنوان نمونه، تعیین میشود تیپ ساختمانهای مصالح بنایی یک طبقه در سطوح مختلف زلزله دارای چه عملکردی میباشند.
همانطور که گفته شد این مطالعات آماری عموما مبنای برنامه ریزیها و سیاست گذاریهای مدیریت بحران میباشد. مثلا با کمک این بررسیها میتوان گفت در مناطق مختلف تهران با توجه به سطح زلزله برآورد شده و شتاب زلزله مورد انتظار و تیپ ساختمانهای موجود، زلزله احتمالی چه میزان تلفات و خسارات به جای می-گذارد. اما از آنجایی که در این مطالعات تک تک ساختمانها به تنهایی مورد بررسی قرار نمیگیرند لذا نتایج حاصله به عنوان ملاکی برای آسیب پذیری لرزهای یک ساختمان خاص چندان قابل استناد نیستند. زیرا همانطور که در زلزلههای گذشته هم مشاهده شده است، ساختمانهای شبیه به هم در یک زلزله مشابه به خاطر تفاوت در اجرا دارای عملکردی یکسان نبودهاند لذا در جمع بندی مطالب میتوان گفت با توجه به مطالعات آماری فوق و از آنجایی که بخش عظیمی از ساختمانها مصالح بنایی میباشند و با توجه به ضعف و آسیب پذیری این دسته از سازهها در قبال زلزله، برآورد این است که وضع چندان درخشان نمی باشد.
اما برای قضاوت در مورد سطح ایمنی جانی، قابلیت استفاده و جلوگیری از فروریزش تنها میتوان در مورد ساختمانهای مهندسی ساز که مفاد آیین نامه در آنها رعایت گردیده است، برآورد صورت گیرد و انتظار داشت این سازهها در حد ایمنی جانی در زلزله طرحشان جواب دهند. لذا از این حیث تفکیک ساختمانها در تهران و شهرهای دیگر حایز اهمیت میباشد. در پایان میتوان گفت با توجه به کارهای آماری صورت گرفته و شرایط ساخت و ساز موجود، میبایست زلزله احتمالی شهر تهران را جدی در نظر گرفت. البته لازم به ذکر است لزوما تمامی ساختمانهای آسیب پذیر در زلزله دچار تخریب کامل نمیگردند، که گواه این امر زلزلههای مشابه در کشورهای همسایه از جمله ترکیه میباشد و معمولا درصدی از ساختمانهای آسیب پذیر، کاملا تخریب میگردند که تلفات جانی زیادی را به همراه دارد.
• از دیدگاه سازهای، عمده ترین ضعف و منشا ایرادات حال حاضر را در چه میبینید؟
مهمترین قسمت، ضعف آموزش است. در واقع به صورت کلیشهای همواره عنوان میگردد که بخش نظارت دارای عملکرد خوبی در ساخت و ساز نمیباشد، اما باید توجه کرد در حقیقت ضعف اصلی، در آموزش همه عوامل دخیل در ساخت و ساز میباشد. به طور کلی میتوان گفت در حال حاضر به ترتیب اولویت پیمانکاران، ناظران، محاسبان و طراحان نیازمند آموزش میباشند. البته شایان ذکر است در زمینه آموزش پیمانکاران، با کارهای صورت گرفته توسط سازمان فنی و حرفهای برای رتبه بندی، صدور گواهی نامهها و … گامهای بزرگی برداشته شده است.
از طرف دیگر دخالت و تاثیر گذاری مالک بر روند ساخت و ساز ساختمانها یکی دیگر از آسیب پذیریهای بزرگ حال حاضر صنعت ساختمان میباشد چرا که سبب میشود انگیزههای مالی در روند ساخت و ساز تاثیر گذارد و بعضا در اقدامات فنی و مهندسی خلل ایجاد نماید. لذا در صورت افزایش اطلاعات عمومی مالکان با کمک مراجع ذیربط و صدا و سیما، میتوان به روند ساخت و ساز کمک نمود. به طور خلاصه همانطور که اشاره گردید مهمترین امر حال حاضر در صنعت ساخت و ساز کشور، افزایش اطلاعات عوامل دخیل در این صنعت میباشد.
• به نظر شما نحوه تدوین آیین نامههای مرتبط به خصوص آیین نامه 2800، مبحث نهم و دهم مقررات ملی، چقدر متناسب با کشور ایران است؟ و همچنین از جانب سازندگان و انبوه سازان به چه میزان به این آیین نامهها بها داده میشود؟
به طور کلی، مخاطب آیین نامههای مقررات ملی و 2800، ساخت و سازهای جدید هستند و برای مقاوم سازی ساختمانهای ساخته شده و صدمه دیده در برابر زلزله، آییننامه دیگری وجود دارد. همچنین سازمان نظام مهندسی برای بهسازی ساختمانهای متداول در بحث محاسبه، نظارت و اجرا در حال تدوین مجموعههایی است.
در رابطه با ساخت و ساز جدید میتوان گفت که آیین نامههای حاضر به خصوص 2800 ( که ویرایش چهارم آن نیز به زودی منتشر خواهد شد) تجربه خوبی را داراست. کمیتههای تدوین این آیین نامهها در رابطه با به روز کردن ضوابط و مفاد آن، نگرانیهایی بابت فاصله طراحی و اجرا دارند که ضوابط پیچیده تر نشود و لزوما نیازی نیست که در همه موارد نظیر پیشروترین آئیننامهها باشد بلکه در عین حال به نحوه اجرای ضوابط مطروحه آیین نامهها هم باید دقت گردد. به عنوان نمونه، تجارب زلزلههای جهانی و نیز زلزله بم نشان داند که مولفه قائم زلزله اهمیت بالایی در طراحی ساختمانها دارد فلذا بحث قرارگیری مولفه قائم زلزله نیز در آیین نامه مطرح گردید. اما چون در زلزله بم مشاهده شد که اکثر ساختمانهایی که تقریبا ضوابط آیین نامهها را رعایت کرده بودند، عملکرد مناسبی داشتهاند، در نهایت هم اجماع بر آن شد که محتوای آیین نامه تغییر چندانی نکند.
طبعاً وقتی تغییراتی در آیین نامهها اعمال میشود، تیمهای اجرایی، پیمانکاران، انبوه سازان و … دچار محدودیتهایی بواسطه این تغییرات میشوند لذا آنان پیگیر این تغییرات خواهند بود. به عنوان مثال، در سیستمهای دیواری مانند شیوه قالب تونلی، محدودیتهای ارتفاعی در نظر گرفته شده است که از طرف جامعه سازندگان با کمیتههای آیین نامهها و مسئولین صحبتهایی صورت گرفت و آنان سعی کردند در چارچوب ضوابط، مستندات فنی و علمی خود را ارایه دهند تا بتوانند این چنین محدودیت ها را حذف کنند و اگر هم محدودیت رفع نشد، قاعدتا تمکین خواهند کرد. همچنین در برخی موارد، با استفاده از توجیهات و مستندات علمی، میتوان این محدودیتها را رعایت نکرد که میبایستی قبل از آن، تاییدیه لازم اخذ شود. نکته حائز اهمیت دیگر، مطرح شدن موضوعات و مباحث علمی- پژوهشی در دانشگاهها و مراکز علمی جهت بررسی آیین نامه و ضوابط جدید آن است که خود کنترلی بر آیین نامه هاست. در پایان میتوان گفت که وضعیت آیین نامه و تعامل آن با جامعه سازندگان قابل قبول ارزیابی میشود و جامعه مهندسین آشنایی خوبی با آن پیدا کردهاند.
• با توجه به تلاشهای مجموعههای متعدد از جمله انجمن انبوه سازان مسکن، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن و … در ترویج فناوریهای نوین در حوزه ساختمان و ارتقا سطح کیفی آن، نقش پژوهشگاه زلزله بالاخص پژوهشکده سازه را در این راستا چطور ارزیابی میکنید؟
به عنوان مقدمه، ابتدا باید بحث کنترل ساخت و سازها و کنترل طراحی آنان را مطرح کرد. کنترلها تاکنون به نامهای متفاوتی از جمله کنترل مضاعف، شناسنامه فنی ساختمان و غیره عنوان شدهاند. شناسنامه فنی ساختمان جهت تعیین مشخصات ساختمان و نیز برای مقایسه وضعیت دو ساختمان نسبت به هم کاربرد فراوانی دارد که از نگاه ما، تاکید بر آن است که شناسنامه فنی لرزهای نیز تهیه شود.
جهت بهبود وضعیت ساخت و سازها و کنترل بهتر و اصولی تر آنان پیشنهاد میشود که در درجه اول کنترل به صورت طبیعی باشد و به شکل پلیسی صورت نگیرد همانند ایجاد رتبه بندی در ساختمانها. رتبه بندی ابزاری در اختیار همگان قرار میدهد تا به راحتی بتوانند ساختمانها را طبقه بندی کنند. در واقع مشابه درجه و رتبهبندی لوازم و اجناس برقی در مصرف انرژی و کیفیت.
یکی از ایرادات حال حاضر، عدم تشخیص سازه مناسب و با کیفیت و غیر آن پس از اتمام ساخت است. در واقع سازندهای که از نظر سازهای، ساختمان با کیفیت میسازد، ساختمان خود را به هیچ مرجعی نمیتواند معرفی کند در حالی که هزینه و زحمت بیشتری متحمل شده و در نهایت برای فروش آن، تنها از ظاهر و نمای ساختمان مقایسه میشود. ولی اگر بتوان پارامترها و شاخصهایی را تعریف کرد که با این شاخصها ساختمانها رتبه بندی شوند، تفاوتهای ساختمانها از لحاظ ایمنی هم برای خریدار مشخص خواهد شد.
پیشنهاد میشود که تهیه رتبه ساختمان برای افراد سازنده، در ابتدا اختیاری باشد و هر سازندهای که تمایل دارد از آن بهره مند شود که نکته مثبتی برای سازندگان در تبلیغات و معرفی ساختمانهای ساخته شده آنان خواهد بود. این مکانیزم در امریکا آغاز شده و در برخی شهرهای نیوزلند اجباری نیز گردیده است که همانند رتبه هتلها بر اساس تعداد ستاره، ساختمانها نیز از 3 تا 5 زمینه رتبه بندی میشوند. لذا با این روش بهبود ساخت و سازها طبیعی خواهد شد و در مردم نیز تاثیر خود را خواهند داشت. در واقع مردم جهت خرید، فروش و اجاره نیز از این گونه ملاکها استفاده میکنند و در قیمتها نیز تاثیر گذار است.
با توجه به نکات مطروحه، مراکزی همچون پژوهشکده سازه در پژوهشگاه زلزله با دانش فنی مهندسی و تجربه خود میتوانند این شاخصها و پارامترها را معرفی نمایند. البته به دلیل اینکه پژوهشگاه مرجع علمی است، لذا این ملاکها را به صورت دقیق به مراجع اجرایی ارایه میدهد و مراجع اجرایی میتوانند با تشخیص خود آن را اجرا و همگانی کنند.