مینو میرزایی روزنامه نگار
حوادث طبیعی، بخواهیم یا نه، به وقوع میپیوندند. آنچه اهمیت دارد، تأمل در چگونگی مواجهه مردم و سازمانهای مهم کشورها جهت غلبه بر پیامدهای نامطلوب این قبیل اتفاقات است. گفتوگو با دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و عضو وابسته فرهنگستان علوم که خود، عضو داوطلب جمعیت هلالاحمر ایران است، نکات جالبی از اقدامات موثر و حضور بهموقع در دو کشور زلزلهخیز را دربردارد.
بهنظر شما نحوه عملکرد سامانههای جستوجو و امدادونجات در دو جمعیت صلیبسرخ و هلالاحمر چقدر مشابهت دارد یا تا چه حد متفاوت است؟
برای پاسخ به سوال شما به تشریح دو مورد زمینلرزه٢٠ اسفند ١٣٨٩ در توهوکو- سندای ژاپن و اول آبانماه ١٣٩٠ در وان ترکیه میپردازم. زمینلرزه اول آبانماه در وان یعنی شرقیترین بخش ترکیه و در نزدیکی -حدود ١٥٠ کیلومتر- مرز ایران (استان آذربایجانغربی) با بزرگای ٧,٢ رخ داد و با بر جای گذاشتن ٦٤٤کشته، باعث ایجاد خسارت و خرابی ساختمانها در شهرهای وان و ارجیش در استان وان ترکیه شد. بیش از ١٢٧٥ نجاتگر و بهیار از ٤٥ استان و ٣٧ موسسه مختلف به وان فرستاده شدند. کمیته ٢٠نفری «مرکز نمایندگی مدیریت اضطرار و فاجعه» (AFAD ) بلافاصله به منطقه رسید و ٢٠٠ تکنیسین از استانهای مختلف به کمک حادثهدیدگان شتافتند. این مرکز همچنین در هر یک از فرودگاههای آنکارای استانبول و ازمیر برای ساماندهی گروههای امدادونجات، کمکهای اولیه و پزشکی و خدمات یک هماهنگکننده و مامور گماشت. هلالاحمر ترکیه بهعنوان کمکی برای خدمات عمومی، مسئول مداخله در فجایع در هماهنگی با واحدهایی چون نمایندگی مدیریت اضطرار و فاجعه، آتشنشانیها و مراکز درمانی است. همه فعالیتها در «مرکز نمایندگی مدیریت اضطرار و فاجعه» هماهنگ میشد و هلالاحمر ترکیه بهعنوان بخشی از ساختار پاسخ ملی به حادثه، از همان ابتدا در کارهای مراکز فرماندهی دخیل بود. اما صلیبسرخ ژاپن بعد از زلزله ١١مارس ٢٠١١ مجموعا ٣٨ تیم مشتمل بر ٣٣ تیم انجمن پزشکی و ٨ تیم از مجموع بیمارستانهای ژاپن به مناطق آسیبدیده فرستاد. جامعه صلیبسرخ ژاپن که سریعا افراد و داوطلبان خود را اعزام کرده بود، ظرف مدت ٢٤ ساعت ٦٢تیمملی خود را در پاسخ به فاجعه مستقر کرد. آوارگان حادثه را بهطور موقت در مدارس و ساختمانهای عمومی اسکان داد و آماده کمک به افرادی شد که مناطق نزدیک نیروگاهها را تخلیه میکردند. صلیبسرخ ژاپن همچنین با همکاری کمیته بینالمللی صلیب سرخ، وبسایت جستوجوی افراد (www.familylinks.icrc.org ( را ایجاد کرد تا افرادی که خانواده و آشنایان خود را گم کرده بودند، از آن استفاده کنند.
شما بهعنوان یک متخصص، انسجام و هماهنگی سازمانهای مختلف ژاپنی برای غلبه بر بحران را چگونه ارزیابی میکنید؟
پس از وقوع زلزله در ژاپن، وزارت بهداشت و سلامت، هماهنگکردن تیم کمکهای پزشکی فاجعه، تهیه وسایل نقلیه مناسب برای تأمین آب مناطق آسیبدیده و تخصیص بیمارستان برای رسیدگی به بیمارانی را برعهده گرفت که در معرض تشعشعات رادیواکتیو قرار گرفته بودند. وزارت بهداشت و سلامت همچنین به دولت محلی در زمینه سازماندهی اجساد کمک کرد و با جمعآوری یخ خشک، اجساد را تا مراسم خاکسپاری حفظ کرد. وزارت آبخیزداری و جنگلها در کنار وزارت دارایی عهدهدار تأمین برنج، غذا، دستشویی قابلحمل، پتو، رادیو، سوخت گازوییل، چراققوه، یخخشک و سایر وسایل ضروری شد. جمعیت صلیبسرخ ژاپن از لحظه حادثه با ١٧١ تیم مشغول به کار شد و به درمان مجروحان و بیماران و ارایه حمایتهای روانی- اجتماعی پرداخت. این سازمان ٩٢هزار عدد پتو در اختیار حادثهدیدگان قرار داد. از دیگر چالشهای صلیبسرخ ژاپن، غلبه بر افزایش آنفلوآنزا و اسهال در میان افراد جابهجا شده و همچنین موارد هایپرترمیا و ذاتالریه در میان کسانی بود که زمان زیادی را در آب گرفتار شده بودند. بنابراین ناگفته آشکار است که سازمانهای بسیار متحد، یکپارچه و هماهنگ با هم برای کمک به مردم و حل مشکلات، کار کردهاند. ذکر دو نکته را نیز لازم میدانم: بیشتر جراحات بر اثر سونامی ایجاد شد تا زلزله. کمبود سوخت، عملیات امدادرسانی این سازمان را محدود کرده بود. فدراسیون بینالمللی جمعیت صلیبسرخ، یک تیم ارزیابی فرستاد تا در مورد بهترین راههای کمک به حادثه، به صلیبسرخ محلی، نظر مشورتی ارایه کند. این جمعیت همچنین خدماتروان درمانی نیز ارایه داد و ٥متخصص روان درمانگر خود را به میاگی اعزام کرد.
عملکرد هلالاحمر در مدیریت بحران طی زلزله ترکیه چطور بود؟
بعد از زلزله ٢٣ اکتبر ٢٠١١ (اول آبان ١٣٩٠) در شهر وان ترکیه جمعیت هلالاحمر ترکیه، بلافاصله جلسه مدیریت بحران خود را در مرکز مدیریت بحران تشکیل داد و به تمامی مراکز مدیریت بحران محلی در آناتولی شمالی (ارزروم)، آناتولی شمالشرقی (الازیگ، آناتولی شرقی(موش) و مدیترانه (آدانا) هشدار داد. جهت ارزیابی خسارات در نواحی نزدیک به مرکز زلزله، اطلاعات از طریق نمایندگیهای هلالاحمر ترکیه، دولتهای محلی، ژاندارمریها و سازمانهای امنیت در شهرها جمعآوری شد. فعالیتهای هلالاحمر ترکیه شامل تهیه پناهگاه برای زلزلهزدگان، تهیه مواد غذایی، خدمات اهدای خون و حمایت اجتماعی و روانی آسیبدیدگان در طی بحران بود. هلالاحمر و صلیبسرخ در روز اول حادثه نسبت به برپایی منطقه اهدای خون در بیمارستان اقدام کردند. مردم در نخستین روز از عملکرد صلیبسرخ ناراضی بودند، اما در روزهای بعد عملکرد این گروه بهتر شد و رضایت مردم از اوضاع افزایش یافت. هلالاحمر ترکیه همچنین به کمک سایر انجمنهای هلالاحمر و صلیبسرخ، پس از بررسی نیازهای حین بحران، طرح پیشنهادی خود را در برخورد با این بحران نوشته و در ٢٦ اکتبر به صورت عمومی اعلام کرد. ١١٠متخصص فاجعه از مراکز مدیریت بحران شهرهای مختلف ترکیه و از شعبههای نمایندگی نهاد ریاست جمهوری، به علاوه ٣٧ وسیله نقلیه، داوطلبان و مروجان دینی، نیروهای پلیس و معلمان با زمینه کاری بر موضوع «سازماندهی رهبران جامعه» به مناطق حادثهدیده فرستاده میشوند. بنیاد کمکهای انساندوستانه IHH (سازمان وقفی حقوق و آزادیهای انسانی) تیم خود را تا قبل از غروب آفتاب یکشنبه به محل حادثه رساند و عملیات خود را برای نجات افراد از زیر آوار آغاز کرد. در روز حادثه تعداد ٢٦٠٠چادر، ٧٥٠٠ پتو، ١٠٠اجاقگاز و سایر وسایل ازجمله کیسهخواب، بخاری و غذا برای حادثهدیدگان فراهم شد. مراکز تهیه غذا برای کسانی بر پا شد که خانه خود را از دست داده بودند یا منازل آنها به دلیل پسلرزههای احتمالی ایمن نبود. به دلیل دمای حدود صفر در شبها، نیاز به پتو و چادر در اولویت قرار داشت. گروههای پاسخ به بحران هلالاحمر ترکیه دو اردوگاه چادری در ورزشگاهی در بخش «ارجیش» شهر وان بر پا کردند که ٢٦٠خانواده در این اردوگاهها اسکان داده شدند. توزیع پتو و ١١٨بخاری در این دو اردوگاه بهطور کامل صورت گرفت. آشپزخانههای سیار در این کمپها غذای گرم برای آسیبدیدگان فراهم میکردند. اردوگاه چادری دیگر نیز در مرکز شهر وان با ظرفیت ٢٣٢چادر برپاشد. تا روز ٢١ نوامبر (چهار هفته بعد از رخداد)، ١٨هزارنفر در ١٢شهر چادری در ارجیش و وان مستقر شدند. هلالاحمر ترکیه نیز تا این تاریخ ٤ اردوگاه چادری و٢خانه مولانا برپاکرد. به علاوه توزیع چادر و خانه مولانا بین مردمی که در روستا زندگی میکردند، ادامه داشت. هلالاحمر ٥٠هزارو٥٤٧ چادر و ٢هزارو٣٤٨ خانه مولانا توزیع و برای ٢٤٨هزارو٨٥٩ نفر پناهگاه تهیه کرد. در مرحله بعد، طرح قراردادی برای ٢هزارخانه کانتینری (٢١مترمکعب با حمام،دستشویی و آشپزخانه) برای وان و ارجیش تهیه شد و سازمان مدیریت بحران ترکیه (AFAD) دستور ساخت ٢٠هزارکانتینر را صادر کرد. تا ٣٠نوامبر نیز ٢هزارو٧١١کانتینر ساخته و ٢هزارو٨١ عدد از آنها نصب شد.
در دو موردی که توضیح دادید، سازمانهای بینالمللی چگونه نقش ایفا کردند؟
بعد از زلزله ٢٠ اسفند ١٣٨٩ (١١ مارس ٢٠١١) ژاپن که به بزرگترین سونامی تاریخ این کشور منجر شد، با وجود اینکه بسیاری از جوامع به ژاپن پیشنهاد کمک داده بودند، اما جامعه صلیبسرخ این کشور از شبکه جهانی جمعیت صلیبسرخ و هلالاحمر، درخواست کمک بینالمللی نکرد و تنها فدراسیون بینالملل صلیبسرخ و هلالاحمر، تیم ورزیده خود را برای حمایت از صلیبسرخ ژاپن فرستاد. کمتر از ٣ساعت پس از حادثه ٣٠ گروه امداد و جستوجوی بینالمللی برای خدمات امدادی آماده بودند. دولت ترکیه در روز حادثه زلزله اول آبان ١٣٩٠ شهر وان اعلام کرد که به کمکهای سایر کشورها نیازی ندارد و تنها از ایران و جمهوریآذربایجان که در منطقه نزدیک زلزله بودند، کمک پذیرفت. با این حال، با افزایش تعداد مردم بیسرپناه در دمای زیر صفر درجه، دو روز بعد پیشنهاد کمک از همه کشورها را پذیرفت. دولت اعلام کرد که به نوع کمکهای بعد از اضطرار از قبیل خانههای پیشساخته، کانتینر و چادر نیاز دارد.
هلالاحمر ایران افراد خود را به ترکیه فرستاد. تمام فعالیتهای این گروه با هلالاحمر ترکیه در هماهنگی کامل بود. به دلیل از قبل هماهنگبودن شعبههای هلالاحمر ترکیه با هلالاحمر ایران، این گروه توانست عملیات امدادی خود را بلافاصله آغاز کند. علاوهبر گروهی که در شهر وان مستقر بود، ٣ تیم امدادی هلالاحمر ایران نیز در مرز ایران و ترکیه در حالت آمادهباش بودند و پایگاه خود را در مرز ایران مستقر کردند. هلالاحمر ایران تعداد ٣٠٠چادر، ١٥٠٠پتو و ٢٥٠٠غذای آماده برای آسیبدیدگان تدارک دید. از آغاز حادثه، دفتر فدراسیون بینالمللی اروپا با هلالاحمر ترکیه ارتباط داشت. فدراسیون با کمیته بینالمللی صلیبسرخ (ICRC) برای هماهنگی فعالیتها و فعالکردن خدمات بازیابی پیوندهای خانواده (RFL)برای کمک به خانوادههای آسیبدیده در تماس بود. فدراسیون بینالمللی با سایر موسسات و سازمانهای فعال در زمینه کمکهای انساندوستانه همکاری میکرد. این همکاریها در مراحل ابتدایی برای جلوگیری از مداخله و همپوشانی کمکها و تأمین پاسخ استاندارد، حیاتی است و شأن فعالیتهای انساندوستانه در ارتباط با نیازهای جمعیت ترکیه را ضمانت میکند.
در ٣ساعت نخست حادثه، اتریش، بلژیک، اسلوونی، فرانسه، انگلستان و سوئد بیش از ٢٣٠٠چادر زمستانی تدارک دیدند و سایر کشورهای عضو ساختار حمایت مدنی اروپا نیز آمادگی خود را برای کمک اعلام کردند. اتحادیه اروپا کمکهای خود را با یک تیم ٦نفری به شهر وان فرستاد. کشور ایرلند نیز ٦٠٠ چادر و ٣هزارپتو برای زلزلهزدگان ارسال کرد. کمکهای روسیه شامل انواع کالا و ٢١٤ چادر با وزن ٣٧تن بود. کشور آمریکا آخرین کشوری بود که پیشنهاد کمک داد و از هواپیماهای خود در پایگاهش در اروپا برای امداد استفاده کرد. ژاپن کمکهای بسیاری ازجمله تعداد قابلتوجهی چادر به آسیبدیدگان کرد. سازمان آمریکایی AmeriCares که از قبل جمع زیادی از امدادرسانهای پزشکی ترکیه را آموزش داده بود، در ٢٤ اکتبر ذخیره مورد نیاز برای درمان ١٥هزار مجروح بازمانده را از انبار کالای خود در آمستردام به شهر وان اعزام کرد. سازمان آلمانیHumedica تیم پزشکی خود را با تجهیزات لازم برای درمان ٣هزار نفر به منطقه اعزام کرد. این تیم در ٢٤ اکتبر به وان رسید. همتای آمریکایی این سازمان، – OBI OPERATION BLESSING INTERNATIONAL نیز در ٢٥ اکتبر به شهر وان رسید و بیمارستان صحرایی خود در باشگاه محلی ارجیش به پا کرد. این گروه ٢ کامیون باری پر از بطریهای آب، ٣٥٠٠بسته غذای آماده و بستههای بهداشتی را بین١٧٠خانواده ساکن کمپ توزیع کرد. سازمان غیردولتی فرانسوی مخابرات بدون مرز (بهعنوان تنها نهاد غیردولتی بینالمللی، باوجود اینکه ترکیه کمکهای بینالمللی را رد کرد) ظرف ٢٤ساعت به استان وان رسید و در شهر ارجیش مستقر شد، شبکه ارتباطات تلفنی را برقرار کرد و در مدیریت پناهگاهها به هلالاحمر یاری رساند و امکان برقراری مکالمات خارجی و استفاده از اینترنت را بهخصوص برای پناهندگان فراهم آورد. مأموریت این گروه در ٢٨ اکتبر پایان یافت. کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان (UNHCR) نیز با تأمین چادر و پتو برای زلزلهزدگان بهخصوص پناهندگان ایرانی و افغان ساکن شهر وان و همچنین فرستادن نیروی امدادرسان متخصص به ترکیه در بحران پیش آمده کمک و اعلام کرد که پناهندگان این منطقه با اکثریت ایرانی و افغانستانی، آسیبپذیرتر از مردم بومی هستند.
لطفا درباره پیامدهای نامطلوب و گریزناپذیر حوادث طبیعی بگویید.
مردم مناطق زلزلهزده با رخداد حادثهای پيشبيني نشده – با ابعاد رويدادي همچون زلزلههاي ١٣٨٢بم، ١٣٦٩منجيل يا ١٣٥٧طبس- عملا روند عادي زندگي خويش را با از دست دادن نزديكان و بستگان و اعضاي خانواده، مختلشده مييابند. فشارهاي رواني در چنين هنگامي به حدي است كه گاه موجب آسيبهاي رواني و شخصيتي دایمي در افراد مصيبتديده ميشود. معضل مهم در كشور بهويژه در موارد زلزلههاي منجيل و طبس، فقدان كمكهاي روانشناختي پس از وقوع سانحه بوده است. اين نوع كمكها بايد به صورت ايجاد سلولهاي كمك روانشناختي در مناطق گوناگون فاجعهديده برحسب مورد به مردم عرضه شود و روند بهبودي نسبي افراد مورد نظارت دایمي قرار گيرد. روانشناسان و متخصصان خدمات اجتماعی برای کمکهای اجتماعی و حمایت روانی قربانیانی که خویشاوندان خود را از دست دادهاند و کسانی که دچار اختلات استرس پس از سانحه شدهاند باید به منطقه اعزام شوند. در زلزلههای اخیر مانند زلزله بم ١٣٨٢ و زلزله اول آبان ١٣٩٠ شهر وان ترکیه روانپزشکان اعلام کردند در مراجعهکنندگان زلزلهزده، ضربه ناشی از سانحه اثراتی نظیر غم، تشویش، بیخوابی و واکنش شدید به صداهای جزیی را ایجاد کرده است. پزشکان سعی کردند توسط دارو مشکل این بیماران بهخصوص بیخوابیشان را برطرف کنند. کودکان نیز از نظر روانی با اختلالاتی روبهرو بودند. در این نوع حوادث کودکان بیشتر از قبل به مادرانشان وابسته شده و از وارد شدن به مکانهای بسته خودداری میکنند. بیدارشدن با کابوسهای مکرر، تکرر ادرار، صحبتکردن در خواب و ترس از تنها خوابیدن از دیگر عواملی است که در کودکان دیده میشود که باید با کمک روانپزشکان مداوا شوند. در این نوع حوادث و وقایع در نخستین قدم باید پدر، مادر و بستگان کودک از او حمایت کرده و آرامش کنند. در زلزله اول آبان ١٣٩٠ وان ترکیه سرمای شدید به نگرانی مردم دامن زد و آنها از توزیع ناعادلانه کمکها شکایت داشتند. بهطوریکه اظهار میکردند با اینکه کمک هست اما غیرمنصفانه و با تبعیض به مردم اهدا میشود و در این وضع که نمیتوانند از امکانات برخوردار شوند و با توجه به شرایط آبوهوایی سرد منطقه که هر لحظه بیم برف و باران میرود، آنها نگران هستند بیش از این زنده نمانند.
شبکههای اجتماعی در زمان وقوع حوادث غیرمترقبه در سالهای پیش چه عملکردی داشتند؟
هنگام وقوع حوادثی همچون زلزله هائیتی در سال٢٠١٠، نیوزیلند در سال٢٠١١ و ژاپن٢٠١١ در سال، استفاده از رسانههای ارتباط جمعی نظیر فیسبوک و توئیتر در تغییر روند امدادرسانی هنگام بروز فاجعه بسیار تاثیرگذار بود. دقیقا پس از رخداد زمینلرزه هائیتی ١٥٠٠پیام در دقیقه بهصورت استتوس در ارتباط با این زلزله در فیسبوک به اشتراک گذاشته شد؛ ضمن اینکه وقوع این زلزله و اخبار حواشی آن موضوع اصلی توئیتر شد. انجمن پاسخ به فجایع طبیعی، هرچند آمادگی سرازیرشدن این حجم از اطلاعات را در این رخداد نداشت، اما درباره چگونگی تطبیقدادن این انجمن با انبوهی از اطلاعات که به صورت آنلاین در طول فاجعههای پس از این خواهد بود، تدبیرهایی اندیشیده شد.
در تابستان ٢٠١٠، صلیبسرخ آمریکا طی یک همهپرسی، انتظارات مردم از کاربرد رسانههای ارتباطی را مورد بررسی قرار داد. سوالی که در این همهپرسی مطرح شد این بود که در صورت وقوع فاجعه و نیاز به برقراری ارتباط با سرویسهای اضطراری هنگام در دسترس نبودن تلفن آتشنشانی (مانند سامانه تلفن ١٢٥در ایران) چه میکنند؟ یکپنجم پاسخدهندگان گفته بودند که در این شرایط از واسطههای دیجیتالی مانند ایمیل یا توئیتر برای کمک استفاده میکنند. در پاسخ به این سوال چیزی که بیش از همه واضح بود انتظارات غیرمعقول مردم از رسانههای ارتباط جمعی بود. بیش از ٥٠درصد از این پاسخدهندگان به یک نماینده برای پاسخگویی و در دسترس بودن در زمان اضطرار معتقد بودند. ٧٤درصد انتظار کمکرسانی ظرف یک ساعت بعد از ارسال یک پست در فیسبوک و توئیتر را داشتند. درحالیکه ٢٨درصد انتظار داشتند همین کمک ظرف مدت ١٥ دقیقه صورت پذیرد. هرچند رسانههای ارتباط جمعی باید نقش خود را هنگام وقوع شرایط اضطراری به خوبی ایفا کنند، اما مردم نیز باید انتظارات معقولی از رسانهها داشته باشند.
به عقیده شما چه عواملی در کشور ما به کاستن تبعات بحران کمک میکنند؟
تجربه سوانح طبیعی اخیر در ایران نشان میدهد وجود مدیران کارآمد که از حادثه جان سالم بهدر برند یا بتوانند خود را سریعا به کانون حادثه برسانند، در کاستن تبعات بحران بسیار موثر است. البته این فرآیند بسیار خطرناک نیز میتواند باشد، بدین معنی که در صورت از بین رفتن مدیران کارآمد محلی یا در دسترس نبودن آنها امکان رخ دادن تلفات گستردهتری نیز هست. مثلا در زلزله بم حضور سردار شهید احمد کاظمی بهعنوان فرمانده نیروی هوایی سپاه در فرودگاه بم و فعالیت بیوقفه ایشان به منظور هدایت عملیات انتقال مجروحان و کمک به مردم منطقه زلزلهزده بم، به نحوه شگفتانگیزی در کنترل تبعات ناشی از فاجعه بم موثر بود. از سوی دیگر در مدیریت امنیت شهری، در ٤٠ساعت اول پس از فاجعه، کوتاهیهای مشهودی در هدایت خودروهای امدادرسان و دستهبندیکردن امدادرسانی به مردم مشاهده شد. در این راستا فعالیتی سازماندهی شده انجام نگرفت و بدینسبب خودروهای امدادرسان با تجمع در مبادی ورودی شهر بم، خود موجب انسداد راه و اختلال در امدادرسانی در روز دوم فاجعه بم شدند.از سوی دیگر قرارگیری در شرایط بحران، انسانها را در موقعیت انفعالی قرار میدهد. در شرایط ویژه تصمیمگیریهای آنی (و صحیح) در امور ضروری است. این حادثه میتواند از نظر ابعاد فاجعه، در حد تخریب کلی یا بخشی از یک شهر یا منطقه نظیر شهر بم در زلزله بم یا وقوع یک بحران موقت نظیر شایعه رخداد زلزله در تابستان ١٣٧٧ در تهران یا بارش برف سنگین در زمستان ٨٦ در تقریبا سراسر کشور باشد. این بحرانها را معمولا در ایران در قالب وقوع شرایط پیشبینی نشده یا غیرمترقبه دستهبندی میکنند. ولی نگاهی به شرایط واقعا طبیعی در بسیاری از نقاط کشور نشان میدهد الزاما چنین شرایطی پیشبینی نشده یا غیرمترقبه نیستند و آسیبپذیری بالای اجتماعی و زیرساختهای ضعیف به همراه اهمال و فراموشی ما است که وقوع یک رخداد طبیعی را به صورت فاجعه درمیآورد.